توضیحات
مقصود از عنوان متافیزیک زمان، بحث درباره جایگاه و تاثیری است که مباحث فلسفه زمان بر متافیزیک به مثابه هستیشناسی گذاشته است. سررشته راهنما و رویکرد تفسیری در خصوص مساله رابطه زمان با مفهوم وجود و هستیشناسی، به ویژه از جهت تقدمی که زمان بر فهم معنای وجود پیدا میکند، از اندیشه متقدم هایدگر اخذ شده است. در این درسگفتار مستقلا به هایدگر استناد و پرداخته نشده است، بلکه تلاش شده با رجوع مستقیم به متون فیلسوفانی که نظریه بدیع و بنیانگذارانه درباره زمان داشتهاند، خط سیری پیوسته احراز شود که نشان دهد چگونه مساله زمان از خاستگاهش در طبیعیات و بحث حرکت و تأخرش نسبت به هستیشناسی در “طبیعیات” ارسطو، در “اعترافات” آگوستینوس بیش از پیش به سوی پیوند با نفس و آگاهی انسان سوق پیدا میکند و از رهگذر مفهوم “حضور”، نشانگر جایگاه هستیشناختی انسان است و در “نقد عقل محض” کانت، شرط امکان هرگونه مواجهه آگاهی با پدیدارهاست و جایگاهی بنیادین مییابد و چگونه همین جایگاه زمان در پدیدارشناسی هوسرل تبدیل به صورت بنیادین هر گونه تالیف و وحدت و حقیقت سوبژکتیویته و آگاهی میشود. میتوان این مباحث را تمهیدی برای طرح این مدعای هایدگر دانست که چرا و بر حسب چه ضرورتی باید زمان را افق فهم معنای وجود دانست.
عمده بحث در این درسگفتار پس از ارسطو و آگوستینوس، به کانت اختصاص یافته است و با اتمام نیمسال، فرصتی برای طرح تفصیلی فلسفه زمان در پدیدارشناسی هوسرل باقی نماند و طرح آن موکول به ترم دیگری شد. تاکید اصلی در فلسفه کانت، بر جایگاه بنیادین و متافیزیکی “شهود محض” زمان صورت گرفته است.
عنوان متافیزیک زمان در این اندیشه نهایی هوسرل معنای خود را مییابد که هر گونه فهم از “وحدت در کثرت” یا وحدت تالیفی و اینهمانی به منزله بنیاد متافیزیک، بر زمان مبتنیست و در این اندیشه هایدگر که معنای وجود را در زمان آغازین باید جستجو نمود.